کد مطلب:321315 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

در استدلال به کلمات بیان (من استدلال به غیر آیات البیان)
از همه استدلالات بامزه تر استدلال به بیان است و در حقیقت اسراف است در قلم و كاغذ كه صرف كلمات بیان شود ولی تا یك درجه ضرور است كه خرافات او را هم دوستان بشنوند و قدر عقاید حقه كه دارند بدانند چون انكار معجزات را نمود و آنها را متصور بر صرف آیات كرد و گفته است كه به آیات خلق افئدة و كینونت كل شی ء می شود و ترقی و تربیت حاصل می شود حال دلیل از بیان آورده كه فی الباب الثامن من الواحد السادس من استدل بغیر آیات البیان و عجز الكل عن الاتیان بمثلها فلا دلیل له و من یروی معجزة فلا حجت له و من یدعی الایات فلا یتعرضه احد و لا بدان یقر من ذلك الباب تسعة عشر یوما مرة واحدة و یتفكرون فیما نزل فیه باللیل والنهار الی قوله و ظاهر است كه بعد از غروب شمس احدی نمی تواند مثل آیات او ایتان نماید اگر در گور فرقان ظاهر شد در این گور هم ظاهر می شود با وجود این امتناع كه غیر من یظهره الله احدی نتواند مدعی شد این امر را فرض است در بیان كه اگر نفسی ظاهر شود و آیاتی از او ظاهر كرد احدی متعرض او نشده لعل بر آن شمس حقیقت خزیی وارد نیاید حال هم اگر بشنوید چنین امری ظاهر شده و یقین نكنید تكسب امری ننمائید كه سبب حزن او شود اگر چه این تصوری است محال ولی همین قدر كه ذكر اسم او
نمود بر صاحبان حب او بعید است كه او را محزون كنند احتراما لاسم محبوبهم زیرا كه امر او از دو شق بیرون نیست یا او است و حال اینكه غیر او ممكن نیست آیات بر نهج فطرت نازل فرماید كه چرا نفسی تكذیب حق كرده باشد و حال اینكه شب و روز در انتظار ظهور او عمل می كردید و اگر بر فرض امتناع نفسی خود را نسبت داد واگذارند امر او را با خدا بر خلق نیست كه حكم بر او نمایند اجلالا لامر محبوبهم و حال آنكه نفسی نیست كه تواند چنین ادعائی كند اگر در گور فرقان ظاهر شد در بیان هم خواهد شد آیات او بنفسه دلیل است بر ضیاء شمس جود او و عجز كل دلیل است بر فقر و احتیاج بسوی او سبب این امر آنكه یوم ظهور حق قدمهای ایشان بر صراط نلغزد و به آیه شجی كه در افئده ایشان است بر تكون وجود خود به آن آیه حكمی نكنند كه كل اعمال آنها باطل گردد و خود خبر نشوند و اگر كل بر این یك امر اطاعت كنند بر خداوند است كه حق را بر ایشان القا فرماید و القای حجت و دلیل در قلوب فرماید به ادله ظاهره كه از قبل او مشرق می گردد تا اینكه مؤمنین توانند در حق او اظهار یقین نمایند و دون ایشان نتوانند اظهار وقوف كه وقوف در حق دون حق است و كافی است كل اهل بیان را اگر به این باب عمل نمایند فی الباب الثامن من الواحد الرابع فی ان بایاته یخلق كینونة كل شی و یرزق و یمیت و یحیی فلتنتظرن یا اولی الانظار فانا كل منتظرون فی الباب الثانی من الواحد الثالث فی ان بقوله یخلق كل شی لان قوله قول الله اگر در ظهور فرقان رسول الله به كلمه ولایت تكلم نمی فرمود خلق ولایت نمی شد اگر نفسی درك ظهور من یظهره الله را نماید هیچ فضلی در حق او و كل اعلی تر از این نیست كه ذكر شئون ناریه نزد او نشود كه غیرت الله خلق نار می فرماید انتهی.